طوطی و بقال
" "
طوطی و بقال
" "
ماه تو خورشید گشته
می کنی شق القمر
***
اي كه، انسان گشته اي،
روي زمين*
در عدن بودی تو عشق و *
بوده ای روح الامين*
صورت اصلی تو*
در صیرت عشق و صفا*
عشق بودی اول و
آخر ،
تو گردی کبریا*
روز اول،
چون تجلي كرد روح ات ،
ای پسر *
صور "بی دم" بودی و
با دم شدی*
آدم ، بشر*
ای بشر، عقل ات ،
تو روح القدس خوان*
آن زمان کز عشق گردد
قدسی و صاحب زمان*
چشم و گوش و
صورتکها ،*
جسم و جان*
طلعت عشق اند
این رنگين کمان*
صورتکها عقل شد *
تلبیس شد *
هیبت تلبیسها ،*
ابليس شد *
صورتکها
خیمه در آدم زدند*
جن و انسان گشته *
بر آدم زدند *
صورتکها ،
طیف های نور خوان *
جان خود را
سر سرای نور دان*
نور بودي ،
نار گشتی،*
جن و هم انسان شدي*
آب بودی،
خاک گشتي،*
سبزه و حیوان شدی*
در تجلي ،
حسن بودی،
مهر نوش و،
مه لقا*
جملگي،
خود عشق بودی*
عشق گردی،
در بقا *
گوهر اصلي تو،*
در بستر
نور و
صفا*
هان كه،
در صیر سماواتی و*
در صیر خدا*
چونکه
قدر خود بیابی*
وان قوایت،
سجده گوت*
ليله القدر ات ،*
ببینی،
بگذری
از بام و کوت*
آن شدید القوت ات،
بینی
تو خود،
بر عرش جات*
استوای عرش گردی،
فرش،
گردد زیر پات*
آری :
یکدم عشق گردی ،
عشق ،
بینی لا زمان*
عقل تو قدسی و
بینی آگهی از،
لامکان*
از مهستان وارهیده،
شمس و نورانی شوی*
روشنای هر دو عالم*
نور وحیانی شوی*
آن" ید" ات بینی
تو زان پس*
"فوق اید یهم"،
پسر*
ماه تو،
خورشيد گشته*
میکنی
"شق القمر"*
***
ناصر طاهری بشرویه...روشنا*
پيامبر عشق و آ گاهي
*rroshanaa@gmail.com
*search rroshanaa on google.com
http://s1.picofile.com/file/7943974080/313_29.jpg
http://s5.picofile.com/file/8115316826/313_0029.jpg
/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}
برا سلامتی یکی از داداش های وبم ک جراحی قلب کرده دعا کنید...
الان چند روزی هست که بعد از جراحی رفته تو کما :(
شاید یکی از ما بیشتر ب خدا نزدیک باشیم...
دعا کنید واسه سلامتی این داداشمون....
التماس دعااا
محمد ایمانی در روزنامه کیهان نوشت:
اگر متن بیانیه ژنو یک نامعادله فاقد توازن است، رفتار طرفین این بیانیه به مراتب نامتوازنتر است. 20 روز بیشتر از
انتشار این بیانیه نگذشته که حالا غربگراترین روزنامه ایرانی در سرمقاله خود صلیب میکشد و از حضرت عیسی
مسیح(ع) برای بقای بیانیه استمداد میکند. آقای روشنفکری که دو هفته پیش در همان روزنامه ابراز تأسف کرد
از این که آلفرد جانسون یا دیوید اسمیت نشده تا او را در آمریکا حلواحلوا کنند و نظریاتش را تحویل بگیرند اکنون
مینویسد «مگر وجود مقدس حضرت عیسی بن مریم(ع) توافق ژنو را نجات دهد و تعطیلات کریسمس به داد
برسد؛ اگر نه تندروهای کنگره با افزایش تحریمها عملاً توافق را از بین میبرند» این روزنامه البته با ردیف کردن
عبارت تندرو و میانهرو، جهد بلیغ کرده تا بر دامن کبریایی آقای اوباما، گرد تندروی ننشیند.
اعتدال و توازن در متن بیانیه دیده نمیشود چرا که حق صریح ایران طبق ان.پی.تی را به توافق بلند مدت طرفین-
که بعضاً گفته میشود ممکن است حتی 20 سال هم طول بکشد- موکول کرده آن هم با محدودیتهایی نظیر
گستره و سطح و ظرفیت و محل غنیسازی پس از سنجش نیازمندی عملی ایران! ساختار تحریمهای بانکی و
نفتی نیز که مسئله دوم در این مذاکرات بود، دست نخورده سر جای خود باقی مانده و صرفاً قرار است اجازه
دسترسی به 2/4 میلیارد دلار از 100 میلیارد دلار درآمد نفتی بلوکه شده ما را در قسطبندی شش ماهه فراهم
کنند. در مقابل ایران تعهدات روشنی را در حوزه توقف و یا کاهش بخش عمدهای از فعالیتهای هستهای از جمله
در حوزه غنیسازی 20 درصد و 5/3 درصد، نصب سانتریفیوژها، تکمیل رآکتور آب سنگین اراک و بازرسیهای روزانه
پذیرفته است. البته بیانیه هیچ ضمانت اجرایی ندارد اما با برگشتن به نقطه صفر این گونه نیست که تمام
عقبافتادگیهای برنامه هستهای ایران به طور اتوماتیک جبران شود؛ چیزی که اوباما میگوید برای اولین بار
پیشرفت هستهای ایران را متوقف کردیم و حتی به عقب برگرداندیم. ضمانت بیانیه و مرجع اعتراض در صورت نقض بیانیه روشن نیست.
در این میان رفتار طرفین توافق از خود متن نیز نامتوازنتر است. یک سند عدم توازن این است که طرف ایرانی
بخشی از تعلیقها را از 3 ماه پیش و بدون سر و صدا آغاز کرده و بعداً توافقهای مربوطه را در تهران ( با آژانس) و
ژنو (با 1+5) مکتوب کرده است. در مقابل هنوز معلوم نیست تعهد طرف مقابل کی اجرایی شود همچنان که
برخی تحلیلگران بعید نمیدانند که همان 2/4 میلیارد دلار وعده داده شده نیز هیچگاه به دست طرف ایرانی
نرسد. این معامله همچنان که نقد در برابر نسیه است، در مظان گرانفروشی و ارزانفروشی نیز هست. آمریکا در
این فرآیند نیاز راهبردی خود را به اعتبار ایجاد خطای محاسبه در طرف مقابل، به شکل امتیاز و آن هم گران فروخته
است. در عین حال به تعبیر دیوید آلبرایت کارشناس آمریکایی، «تعهداتی که ایران پذیرفت خیلیها را حیرتزده
کرد» و به بیان خاویر سولانا «توافق ژنو ناشی از رفتار سخاوتمندانه ایران بود. امروز غنیسازی بیش از 5 درصد در
ایران وجود ندارد. صادقانه بگویم؛ من به عنوان کسی که به مدت 10 سال با ایران مذاکره کرده، میگویم آنچه غربیها دادند در مقابل آنچه به دست آوردند، اندک است.»
عدم توازن بعدی در نوع اعتماد و حسنظن طرفین است. گویا کار برعکس شده است. این آمریکاییها بودهاند که
در طول 10 سال گذشته بارها عامل به هم خوردن توافقات بودهاند و همانها ننگ انحصاری استفاده از تسلیحات
اتمی کشتار جمعی را در دنیا به نام خود زدهاند و اکنون نیز بزرگترین زرادخانه اتمی دنیا را دارند و با همه اینها باز
هم آنها هستند که میگویند ایرانیها فریبکارند (سخنان شرمن وکری) و قرار نیست آمریکا به آنها اعتماد کند و
ما صرفاً در حال راستیآزمایی و مهار ایران هستیم! متأسفانه در مقابل، طی چند ماه اخیر فضایی موهوم از
حسن ظن نابهجا در میان طیفی از رسانهها و سیاستمداران ایرانی مشاهده شد که هیچ انطباق و توازنی با
واقعیات نداشت و موجب شد این تصویر به وجود آید که طیفی خاص در ایران به دنبال گدایی محبت یکسویه
هستند. اکنون هفتهها است همین طیف اصرار دارند برای دولت آمریکا و شخص اوباما چهره میانهرو، معتدل،
مودب و اهل تعامل و صلح و سازش ترسیم کنند. انگار نه انگار که عباراتی نظیر تحریمهای فلج کننده و گزنده،
همه گزینهها از جمله گزینه نظامی روی میز است، ایرانیان فریبکارند و قابل اعتماد نیستند و... ادبیات همین
دولتمردان آمریکایی بوده است. حالا هم که آمریکاییها با تحریم 17 شرکت و شخص حقیقی مرتبط با فعالیتهای
نفتی و غیرنفتی ایران، به مبانی مسالمت و توافق دهنکجی کردهاند، باز همان محافل توجیهگر اقدامات دولت
آمریکا شدهاند که بله! این کارها برای ساکت کردن تندروهای کنگره و لابی صهیونیستی است و باید اوباما را درک
کرد و از این قسم توجیهات که حتی در ادبیات سخنگویان کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا نیز پیدا نمیشود.
عدم توازن دیگر، اختیارداری هیئت ایرانی و فاقدالاختیاری طرف آمریکایی است. به یک معنا با موضع روشن کنگره
(اعم از اعضای جمهوریخواه و دموکرات)، دولت آمریکا در عمل فاقد حداقل اختیار در حوزه مذاکرات هستهای با
ایران است و حتی در صورت اعمال حق وتوی رئیس جمهور (اوباما) اگر دو سوم کنگره درباره موضوعی تصمیم
بگیرند، دولت باید اطاعت کند. اما کنگره هم صاحب اختیار خود نیست. اکثریت کنگره یا از اعضای رسمی لابی
صهیونیستی ایپک و یا متأثر از این لابی هستند؛ به نحوی که در موضوعاتی نظیر ایران اکثریت قریب به اتفاق آنها از
هر دو حزب پای موضع صهیونیستها میایستند. درست به همین دلیل بوده که وزیر خارجه آمریکا و معاونین وی
قبل و بعد از هر مذاکرهای طبق یک وظیفه اعلام نشده، به تلآویو میروند تا مفاد مذاکره و توافق را عرضه کنند.
آخرین بار آقای اوباما در یکی از همین محافل نزدیک به لابی صهیونیستی (سابان) تصریح کرد ما اگر میتوانستیم
از اوراق کردن برنامه هستهای ایران و باز کردن حتی پیچ و مهرههای آن هم دریغ نمیکردیم. بنابراین با فرض اینکه
از موضوع «جنگ زرگری» و «تاکتیک پلیس خوب و بد» بگذریم، اختلاف را واقعی تصور کنیم، به تصریح خود اوباما،
اختلاف تاکتیکی است به این معنا که با کدام فرمول میتوان امتیاز بیشتری از ایران گرفت؛ توافق در مرحله فعلی و
تداوم و تشدید مطالبات در مراحل بعدی، یا تشدید فشارها در مرحله فعلی و اخذ امتیازات بیشتر در چند ماه آینده.
بیخود نبود که جو بایدن به صهیونیستها گفت اوباما در میان رؤسای جمهور آمریکا بیشترین حمایت را از اسرائیل
کرده و اگر اسرائیل هم وجود نداشت ما پول خرج میکردیم و آن را تأسیس مینمودیم. در مقابل این بیارادگی
دولت اوباما (نسبت به کنگره و لابی صهیونیستی)، تیم مذاکرهکننده ایرانی با اختیار گسترده و حمایت همه اجزای
حاکمیت پای میز مذاکره رفت، هر چند که با همه زحمات و تلاشها، استفاده سنجیده و مطلوبی از آن حمایت و ا
عتماد و اختیار نشد. در حقیقت تیم مذاکرهکننده ما- فرزندان انقلاب- جا داشت و هنوز هم سزاوار است از هیئت
مذاکرهکننده آمریکایی بپرسند که اگر تا این حد اسیر لابی صهیونیستی و فشار کنگرهاند، پس با کدام اختیار پای
میز مذاکره آمدهاند؟ بر اثر همان فشارهاست که دولت اوباما و وزارت خزانهداری وی با زیر پا گذاشتن روح تفاهم و
همکاری در توافق ژنو، تحریمها علیه 17 شرکت حقوقی و شخص حقیقی جدید را اعمال میکنند و در واقع از
آخرین فشنگ موجود در خشاب نیز برای دشمنی و ایذا و آسیبرساندن دریغ نمیورزند.
حفظ توافق نیمهجان ژنو به هر قیمت امکانپذیر نیست. جانکری در همان ساعت اول صدور بیانیه ژنو- بامداد سوم
آذر به وقت تهران- با خبرنگاران مصاحبه کرد و زیر توافق زد. از دو حال خارج نیست؛ یا بیانیه حق غنیسازی ایران را
به رسمیت میشناسد که در آن صورت، آمریکاییها در این 3 هفته علیالدوام اصرار داشتهاند به نقض این رکن
توافق بپردازند. و یا این حق به رسمیت شناخته نشده که در آن صورت متن نامه رئيس جمهور محترم به محضر
رهبر معظم انقلاب مبنی بر پذیرش حق غنیسازی از سوی طرفهای مذاکرهکننده، زیر سؤال میرود. این ابهام را
همین حالا باید حل کرد. اکنون دیگر به سیاق 2 ماه پیش نمیتوان گفت مذاکرات محرمانه است و بعد هم که
کیهان مجبور شد به نقل از رسانههای آمریکایی و اروپایی و صهیونیستی مفاد مذاکرات را منتشر کند، به آن ب
رچسب اعتماد به صهیونیستها زد! خوب است جناب دکتر ظریف به این سؤال پاسخ دهند که چرا مفاد مذاکرات
محرمانه منتشره در رسانههای غربی دست بر قضا دقیق و درست بود و این وسط تنها رسانههای داخلی نامحرم
ماندند؟ به نظر میرسد ضرورت دارد وزیر محترم امور خارجه و تیم ایشان گارد خویش را تغییر دهند و به حریف فاقد
حداقل استانداردهای انسانی و اخلاقی تفهیم کنند که به هر قیمت پای میز مذاکره و تفاهم- یکطرفه-
نمینشینند. اگر اکنون این استقلال رأی و شهامت معطوف به تدبیر و حکمت را نشان دهیم به مراتب هزینههای
کمتری را در برابر حریف گستاخ و طمعکرده خواهیم پرداخت. راهبرد نهایی آمریکا در مذاکرات روشن است. آنها
طرحی پلکانی را برای تصاعد مطالبات که تا حوزه قدرت نظامی (نظیر توانایی موشکی)، سیاست خارجی جمهوری
اسلامی در منطقه، و داعیه نقض حقوق بشر امتداد مییابد، مد نظر دارند. همین اول کار باید بر این زیادهخواهی
نقطه پایان نهاد. هیچ توجیهی ندارد استکبار آمریکا را در موضع زیادهخواهیهایش درک کنیم!
بیانیه ژنو در اصل یک نامعادله با کمترین توازن است. با این حال، اکنون سخن بر سر این عدم توازن نیست، مسئله
فوریتر آن است که آمریکاییها- به انضمام برخی شرکای اروپایی که تحریمهای جدیدی را وضع کردند- توافق را
نیمهجان کرده و زیر چادر اکسیژن فرستادهاند؛ اگر که تیر خلاص نزده باشند. برای احیای این توافق ایرادی ندارد ما
به اندازه خودمان تلاش کنیم اما نمیتوانیم از طرف آمریکا و اروپا نیز نفس مصنوعی بدهیم. این بیانیه حتی با نفس
حضرت مسیح(ع) نیز زنده نمیشود؛ چه اینکه استکبار هرگز در مقام تفاهم و توافق متعادل نبوده است. آمریکا و
جبهه استکبار، انقیاد مطلق طلب میکنند و چنین انقیادی در روح ملت ایران و رئیسجمهور و وزیر خارجه آن
نیست. حق با دکتر ظریف است که پس از اظهارات اوباما درباره روی میز بودن گزینه نظامی (ملاقات با نتانیاهو)
اعلام کرد این سخنان ناامیدکننده بود. روی دیوار هیچ مستکبری نمیتوان یادگاری نوشت؛ که دکتر مصدق سکولار و مدعی محض ناسیونالیسم نیز نتوانست.
و بالاخره باید به این حقیقت برسیم که؛ اگر چرخ سانتریفیوژها نچرخد هیچ چرخ دیگری در حوزه عزت و استقلال و
اقتدار و امنیت و پیشرفت ملی نخواهد چرخید.
(درس طراحی و پیاده سازی زیر ساخت شبکه های کامپیوتری - استاد آقای درزی)
كليه كلاسها در تاريخ دوشنبه ١٢ اسفند تشكيل خواهد شد.
لطفا به دوستان اطلاع رسانى كنيد
پیشانی ام...
چسبیدن به سینه ات را میخواهد..
و چشم هایم خیس کردن پیراهنت را...
عجب بغض پرتوقعی دارم...
من امروز...
http://www.i-m.mx/fet888/BestOfKorea/faceoff.html
سلام،من قراره برم کربلا باورم نمیشهههه.................
خیلی خوشحالم.................ایشالا قسمت همه بشه.......................
اگه خدا بخواد برا عید اونجاییم....................
قراره دو سه روز قبل از عید بریم وای که چه حالی میده....................
خدا جون عاشقتم.....
من،مامان،بابا،ساناز،حسینو ۲تا از خواهرای حسین با خانوادشون و پدرو مادر حسین قراره هم سفرای کربلا باشیم.................
حالا یکی باید بیاد منو کنترل کنه اونجا................من زیاد خوش اخلاق نیستم تو سفر یهو قاطی میکنم دلم میخواد تنهاباشم................
اونا که نمی دونن من روانیم
البته سعی می کنم مثل آدم رفتار کنم ولی تضمین نمی کنم یهو وحشی نشم
خدایا شکرت برا همه چی
زائر منم که ذکر مناجات، گریه شد
محرم توئی ور نه مرا راه بسته شد
این همرهی به دامن باران جوانه شد
این یاس ها ار چه مرا شکوه می کنند
این مردگان به اشک یتیمانه زنده شد
به گزارش «رأی الیوم»، عناصر گروه تروریستی داعش در سوریه، دختر جوانی به نام «فطوم الجاسم» را به علت عضویت رد شبکه اجتماعی فیس بوک، تا حد مرگ سنگسار کردند.
منابع خبری معارضین سوری، گزارش دادند، عناصر گروه «داعش» این دختر جوان را ابتدا به دادگاه شرعی در منطقه «الرقه» بردند و قاضی شرع نیز، عضویت در فیس بوک را هم طراز با عمل زنا دانست و حکم به سنگسار وی داد.
گروه داعش مدتی است که بر منطقه «الرقه» در شمال سوریه سیطره پیدا کرده و احکام تند و خشونت آمیز خود را اعمال میکنند
.....
اومدم عکس سنگسار رو هم بزارم ..دلم نیومد
حتما موقع سنگسار الله اکبر هم میگن
خدایا جهل رو ببین که چگونه باعث ریختن خون مردمان میشه..و به نام تو خون ها میریزند
خدایا پناه میبریم به تو از شر جهل و ظلمت و سنگدلی
ساخت آخرین فیلم پیتر جکسون با نام هابیت(Hobbit) که فیلمبرداری آن به طور کامل با دوربینهای دیجیتال ساخت شرکت رِد (RED) انجام شد فصل جدیدی را برای فیلم برداری حرفه ای دیجیتال باز کرد. یک سازنده جدید نیز وارد عرصه ساخت دوربینهای فیلمبرداری دیجیتال شده، Blackmagic تازه وارد با ساخت یک دوربین نسبتا جمع جور با کیفیت تصویر فوقالعاده به نام Blackmagic Production Camera 4K با قیمت باور نکردنی 3000 دلار، برای خود جای خاصی در بین مخاطبان دست و پا کرده.
درد دارد وقتی با نسیمی برود
کسی که به خاطرش به طوفان زده ای !
بسمک اللهم و بحمدک
هر روز با هم دعوا داشتند ولی زورش به او نمی رسید.
نمی دانست چه کند، با خودش گفت می روم شکایت می کنم...
کتاب مفاتیح را برداشت و آن را باز کرد:
«الهی الیک اشکو نفساْ بالسوء اماره...»
خدایا به تو شکایت می کنم از نفسم....
گـ ُ. ـنـ ه کـار:
من مثل تو و تو مثل من چشم به راه
ما چشم به راه مردی از کوچه ی ماه
بگذار دوباره جمعه را صرف کنیم
ندبه، گریه، عهد، فرج... باز گناه!
جریـــمه مشـــق امشــب...!
صـــد بار بنویس...!
آقایـی
کــه یـــادش نبــــودم...!
در قُنـــوت نمـــازش {یـــادم}
کـــرد...!!!
السلام علیک حین تحمد و تستغفر...!!!
عشق خياباني باعث سرگرداني و اعتياد دختر 17 ساله شد؛ سميه پس از خودکشي نافرجام خود گفت: در اين يك سال بارها و بارها به من تعرض شد و حالا ميفهمم كه هيچجا مثل خانه پدري نيست.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) - منطقه خراسان، اين دختر جوان در حالي که امروز براي ترک اعتياد در يکي از مراکز بهزيستي، به منظور بازگشت به زندگي تلاش ميکند که بعد از فرار از خانه به علت يک عشق خياباني، بارها مورد سوءاستفاده قرار گرفته و به علت فشار زندگي دست به خودکشي ميزند. سميه 17 ساله بعد از اين خودکشي، با يك جراحي يك ساعته كه بيش از 20 بخيه در دستش برجاي گذاشت و بعد از دو روز بيهوشي، بالاخره به هوش آمد.
روابط عمومي بهزيستي خراسان رضوي، داستان زندگي اين دختر را به شرح زير بيان ميکند:
اولين بار، احمد را در مسير مدرسه ديده بود؛ احمد بيشتر از 30 سال داشت و اول، كار با نامههاي عاطفي شروع شد. كم كم، احمد از او تعريف ميكرد و سميه كه دختري ضعيف بود و در مقابل تعريف كردن ديگران، نقطه ضعف داشت، از اين توجه كردن احمد خيلي خوشش آمد. احمد گاه و بيگاه، به سميه ابراز عشق ميكرد و سميه كه هرگز اينقدر توجه و علاقه از سوي والدينش نديده بود، شيفته احمد شد. احمد هر گز به او نگفته بود كه همسر دارد و سميه، براي او فقط در حكم يك سرگرمي و تفريح است.
پدر و مادر سميه كلي اختلاف و درگيري داشتند و دائم بينشان دعوا و مرافعه بود. دو تا برادر كوچكتر سميه هنوز سرشان توي دوران بچگي بود و خواهر بزرگ هم رفته بود خانه شوهر. آنها هر گز قبول نميكردند احمد و سميه به عقد هم درآيند چون احمد هنوز خيلي جوان بود و به نظر نميرسيد بتواند مسووليت يك خانواده را بر دوش بگيرد.
بعد از چند بار گفتوگو، احمد و سميه تصميم گرفتند، فرار كنند. نميدانستند كه بايد كجا بروند و از كجا پول بياورند و غذا تهيه كنند. بعد از يكي دو روز دربدري و خوابيدن توي پارك، احمد غيبش زد و سميه تنها ماند. حالا نه روي برگشتن داشت و نه توان رفتن، اما او نميدانست كه اين هنوز اول ماجراي تلخ آوارگي است.
احمد از او سوء استفاده كرد و بعد ناپديد شد. حتي تلفنش را هم جواب نميداد. روزهاي اول را سميه در خيابانها و كوچهها پرسه ميزد و هنگام شب، در گوشهي ويرانهاي يا در كنار پاركي در حالي كه چشمانش نيمهباز بودند و جانش از وحشت تنهايي و گرسنگي به لب ميرسيد شب را به صبح ميرساند، اما چند روزي طول نكشيد كه پسران جواني به او وعده سرپناه و غذا داده و چند بار به او تعرض كردند.
سميه روز به روز بيشتر در اضطراب و ترس از آينده فرو ميرفت و از سرنوشت سياهي كه در انتظارش بود به وحشت ميافتاد. هر شب در خانهاي ميخوابيد و با افراد ناباب ارتباط پيدا ميكرد تا روز را به شب و شب را به صبح برساند. كمكم به او سيگار تعارف كردند و بعد از چند روز، شد يك پا سيگاري. حالا بعد از سيگار، نوبت مواد مخدر بود. سميه به دنبال راهي ميگشت كه ترس و اضطرابش را كاهش دهد و اگر شده براي دقايقي، قلب و روح ناآرام و سرگشتهاش را آرام نمايد.
وقتي يك شب در كنار پاركي نشسته بود تا كسي او را به خانهاي ببرد و مقداري مواد به او بدهد، مرد ميانسالي سراغش آمد و به هواي اينكه مواد دارد او را به قبرستاني كه در آن نزديكي بود برد و بعد از اينكه مطمئن شد كسي در آن اطراف نيست كه فريادهاي سوزناك بيكسي سميه را بشنود به او مقداري مواد روانگردان داد و پس از اينكه سميه به حالت نيمهبيهوشي فرورفت، به او تعرض كرد. اين مرد رواني، پس از اينكه دوستانش را نيز مطلع كرد و همگي به سميه تعرض كردند، نقاطي از بدن او را با آتش فندك سوزاندند و هر زمان كه سميه از درد دچار شوك ميشد و به هوش ميآمد بار ديگر مقداري مواد به او ميدادند تا بيهوش شود.
صبح كه سميه به هوش آمد، خود را در يك گورستان كهنه و با لباسهايي مندرس و گلآلود يافت. تمام اعضاي بدنش درد ميكرد و نقاطي از بدنش كه با فندك سوزانده شده بود، به شدت ميسوخت. آنقدر ترس و اضطراب و غصه و دلهره به سميه فشار ميآورد كه تحمل آن را نداشت و تنها چيزي كه ميتوانست او را آرام كند به خيال باطلش، مواد مخدر بود و با همه حال و روز بدي كه داشت بلند شد و به جستجوي مواد پرداخت.
در همان نزديكي، پسر جواني را ديد كه ظاهرا دلش به حال سميه سوخت و پس از اينكه سميه با او درد دل كرد او را به خانهاي در همان نزديكي برد. او براي چند روزي از سميه نگهداري كرد و به صورت پنهاني برايش غذا ميآورد و با مراقبت از او توانست مصرف موادش را كم كند، اما او هم مثل هر پسر ديگري، وقتي سميه استراحت كرد و به حالت بهتري درآمد، بلافاصله تقاضاي همبستري كرد و سميه كه مهرباني و توجه زيادي از او ديده بود، دلباخته اين پسر جوان شد و به خواست او تن داد.
رفتار عاطفي اين پسر جوان، سميه آسيبديده را جذب خودش كرد و وقتي پسر پس از گذشت چند هفته او را تنها گذاشت، سميه با بريدن شاهرگش، دست به خودكشي زد.
پسر جوان كه بعد از مدت چند هفته، به صورت اتفاقي به آن خانه آمد تا از سميه سري بزند و شايد با او ارتباطي برقرار نمايد، سميه را در حالت بيهوش و در شرايطي يافت كه مقدار زيادي از او خون رفته بود؛ بلافاصله به اورژانس تلفن كرد و خودش از محل دور شد.
ماموران اورژانس سميه را يافتند و او را به بيمارستان رساندند. او با يك جراحي يك ساعته كه بيش از 20 بخيه در دستش برجاي گذاشت، و بعد از دو روز بيهوشي، بالاخره به هوش آمد و چند روز بعد از بيمارستان مرخص شد. حالا دوباره زندگي سرگشته سميه شروع شد و بار ديگر آواره كوچه و خيابان گرديد.
او ديگر از اين زندگي خسته شده بود و ميدانست كه تا چند روز ديگر يا بايد به تعرض يك مرد تن دهد يا براي سرپناه و مقداري مواد، خود را در مقابل سوء استفاده ديگران بگذارد. از سر ناچاري و از شدت سرگشتگي، به پليس مراجعه كرد و ماموران اورژانس اجتماعي، از طريق پليس از موضوع مطلع شدند و به سراغ سميه رفتند.
سميه بعد از اينكه قصه پرغصه زندگي پر از اندوهش را براي آنان بيان كرد به يكي از مراكز بهزيستي منتقل گرديد تا پس از ترك اعتيادش، سلامت رواني خود را به دست آورد؛ او اكنون اميدوار است بار ديگر به دامان خانوادهاش برگردد.
سميه وقتي در اين مركز نشسته بود به سراغش رفتم و بعد از شنيدن داستان زندگياش، از او خواستم تجربه و درسش از اين ماجرا را براي همسن و سالهايش بگويد؛ سميه گفت: خانه پدر و مادر آدم، هر چقدر هم بد باشد از دربدري و سرگرداني بهتر است. من حالا فهميدم كه هيچكس دلش به اندازه پدر و مادر براي بچه نميسوزد. حالا فهميدم كه احساساتي كه دخترها دارند مايه اصلي بدبختي آنهاست. نبايد به حرفها و تعريفهاي پسرهاي جوان دلخوش كنيم. آنها به دنبال اهداف خودشان هستند. من خيلي از اين حرفهاي قشنگ شنيدم ولي همه آنها باد هوا بود. زندگي من به خاطر خوش باور بودن و احساساتي بودن، از بين رفت. بارها و بارها به من تعرض شد تا پس از يك سال سرگرداني و اعتياد و گرسنگي، بالاخره پليس و بهزيستي نجاتم داد.
اين دختر ادامه داد: آنهايي كه فكر فرار از خانه به سرشان ميزند بايد بدانند كه ممكن است مثل من خوش شانس نباشند و همان روزهاي اول، به خاطر مصرف مواد يا تعرض يا آزار جنسي و بلاهاي ديگري كه در بيرون منتظرشان است، از بين بروند و يا از ترس و اضطراب و ناچاري، دست به خودكشي بزنند. من حالا ميفهمم كه هيچجا مثل خانه پدري نيست، هر چند كه اختلاف پدر و مادر زياد باشد و هميشه جار و جنجال داشته باشند. البته به پدر و مادرها هم ميگويم، اگر به فكر آينده بچههايتان هستيد شما را به خدا بحثها و دعواها را تمام كنيد. يا جدا شويد و يا در آرامش زندگي كنيد. هيچ فرزندي تاب دعواي هميشگي والدينش را ندارد.
it's cloudy now
it's cloudy now
تیس تیس
وقتی ادکلن یکی دیگه رو می زنم:
تیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــس
تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیس
تـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوس
تـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاس!!!
آگهی استخدام در شرکت های وب - سه شنبه بیست و نهم بهمن 1392
آگهی استخدام جدید بانک گردشگری - سه شنبه بیست و نهم بهمن 1392
جدیدترین اخبارهای استخدامی امروز - دوشنبه بیست و هشتم بهمن 1392
آگهی استخدام کارشناس در 8 ردیف شغلی در امرسان - دوشنبه بیست و هشتم بهمن 1392
آگهی استخدام کارمند در4 استان در شرکت آدونیس - دوشنبه بیست و هشتم بهمن 1392
آگهی استخدام کارمنددر 4ردیف شغلی در فروشگاه پرسون - دوشنبه بیست و هشتم بهمن 1392
آگهی استخدام در چنداستان در موسسه نوید جم - دوشنبه بیست و هشتم بهمن 1392
آگهی استخدام در 5 ردیف شغلی در پیشتازان صنعت نوین امیرکبیر - دوشنبه بیست و هشتم بهمن 1392
آگهی استخدام کارمند در 13 ردیف شغلی در شرکت سیمان - دوشنبه بیست و هشتم بهمن 1392
آگهی استخدام کارمند اداری در شرکت آراز - دوشنبه بیست و هشتم بهمن 1392
آگهی استخدام فوق دیپلم و کارشناس در بیمارستان فوق تخصصی نور - دوشنبه بیست و هشتم بهمن 1392
آگهی استخدام نماینده انحصاری آنتی ویروس آویرا در تبریز - یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392
نیازمندی های استخدامی در 27 بهمن 92 - یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392
آگهی استخدام جدید اداره کل تامین اجتماعی - یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392
آگهی استخدام کارشناس در3رشته در نیروی انتظامی - یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392
آگهی استخدام مرکز تصویربرداری آذرآبادگان در تبریز - یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392
آگهی استخدام کارشناس و متخصص در 9 ردیف شغلی در شرکت گاز تامکار - یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392
آگهی استخدام مدرس و کارشناس در شرکت توف نورد - یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392
اخبار استخدامی جدید اسفند - شنبه بیست و ششم بهمن 1392
آگهی استخدام گسترده در دانشگاه شهید بهشتی - شنبه بیست و ششم بهمن 1392
آگهی استخدام در 4 ردیف شغلی در موسسه کهکشان نور - شنبه بیست و ششم بهمن 1392
آگهی استخدام شرکت بروس کالای ایران - شنبه بیست و ششم بهمن 1392
آگهی استخدام شرکت پدید در تبریز - شنبه بیست و ششم بهمن 1392
اخبار اجدید استخدامی امروز - دوشنبه بیست و یکم بهمن 1392
آگهی استخدام در 6 استان در مجتمع صنایع دینه ایران - دوشنبه بیست و یکم بهمن 1392
آگهی استخدام کارشناس و مهندس در شرکت فرآورده های تزریقی و دارویی - دوشنبه بیست و یکم بهمن 1392
آگهی استخدام کارشناس در گروه صنایع غذایی کادوس - دوشنبه بیست و یکم بهمن 1392
آگهی استخدام کارشناس و دیپلمه در در 20 ردیف شغلی رستوران های زنجیره ای پرسپولیس - دوشنبه بیست و یکم بهمن 1392
آگهی استخدام شرکت پتروشیمی بوعلی سینا - دوشنبه بیست و یکم بهمن 1392
آگهی استخدام کارمند در شرکت ساتراپ پرواز در تبریز - دوشنبه بیست و یکم بهمن 1392
آگهی استخدام کارشناس در 7 ردیف شغلی در شرکت معتبر در تبریز - دوشنبه بیست و یکم بهمن 1392
آگهی های جدید استخدام در روز یکشنبه 20 بهمن 92 - یکشنبه بیستم بهمن 1392
آگهی استخدام مربی حق التدریس در سازمان فنی و حرفه ای - یکشنبه بیستم بهمن 1392
آگهی استخدام جدید کارمند در نیروی انتظامی - یکشنبه بیستم بهمن 1392
آگهی استخدام کارمند اداری در 7 ردیف شغلی در مرند - یکشنبه بیستم بهمن 1392
آگهی استخدام کارشناس و دیپلم در شرکت آتشکار - یکشنبه بیستم بهمن 1392
آگهی استخدام در 4 ردیف شغلی در شرکت برند سازی اینترنتی در تبریز - یکشنبه بیستم بهمن 1392
نیازمندی استخدامی امروز - جمعه هجدهم بهمن 1392
اگهی استخدام کارمند در شرکت دامداران - جمعه هجدهم بهمن 1392
آگهی استخدام موسسه خلاقیت کودک نوجوان - جمعه هجدهم بهمن 1392
آگهی استخدام شرکت صنایع غذایی در 11 استان - جمعه هجدهم بهمن 1392
آگهی استخدام شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات - جمعه هجدهم بهمن 1392
آگهی استخدام شرکت پخش سراسری یک و یک در 12 ردیف شغلی در تبریز - جمعه هجدهم بهمن 1392
آگهی استخدام گسترده در شرکت یک و یک در سراسر کشور - چهارشنبه شانزدهم بهمن 1392
آگهی استخدام بانک رسالت - چهارشنبه شانزدهم بهمن 1392
آگهی استخدام کارشناس در شرکت ایرتویا - چهارشنبه شانزدهم بهمن 1392
آگهی استخدام شرکت نفت ری - چهارشنبه شانزدهم بهمن 1392
کمبود 5000 نیرو در محیط زیست - چهارشنبه شانزدهم بهمن 1392
استخدام های روز - چهارشنبه شانزدهم بهمن 1392
اخبار استخدامی امروز : استخدام ارتش ، استخدام بانک دی و ... - سه شنبه پانزدهم بهمن 1392
اس ام اس عاشقانه 2014
آرام بگیر دلم . . .
پیام : موردی برای نمایش نیست
فرستنده : نام فرستنده مشخص نیست
تاریخ ارسال : تاریخ ارسال معلوم نیست
دلم واسه ی تو خیلی تنگ شده
واسه ی همینه که همه چیز گم شده و از دست رفته !
اس ام اس عاشقانه 2014
تشنه که میشوم سر میکشم دلتنگیت را !
بغض بالا می آورم . . .
تعداد صفحات : 14