مرد بايد قد بلند باشد
پيرهن مردانه بپوشد
ته ريش داشته باشد
و ................
مرد بايد با وجود تمام غرورش مهربان باشد
و با وجود تمام سختي هايش عاشق باشد .
مرد بايد قد بلند باشد
پيرهن مردانه بپوشد
ته ريش داشته باشد
و ................
مرد بايد با وجود تمام غرورش مهربان باشد
و با وجود تمام سختي هايش عاشق باشد .
وصیت کردن شاه ، سلامان را
در وصیت نامه آمد : " پسرم این دنیا برای کسی پایدار نیست . انسان نیز آرزو هایش پایانی ندارد. خردمندان با دانش و دینداران را به فرماندهی منصوب کن . بدان هر چه امروز انجام دهی چون دانه ای است که در مزرعه می کاری و محصول خوب یا بد را در آن دنیا برداشت می کنی .
برای هر کار از افراد متخصص و با تجربه در آن کار استفاد کن و بدان موفقیت هر کار به دلیل تجربه و دانش انجام دهندگان آن بوده است .
بر نحوه گرفتن وجوه (مالیات و غیره ) از مردم دقت کن ، مبادا این کار همراه جور و ستم باشد . هنگام بخشش به نیازمندان دقت داشته باش با ستمگری مال مردم را مگیر و جیب آن ها را خالی مکن ، تا خزانه خود را پُر کنی . با این کار اشتباه تو نیازمندان فقیر تر می شوند و تو نیز این مال را در راه گناه خرج خواهی کرد . این روش حکومت داری موجب تباهی و از بین رفتن حکومت تو می شود .
تلاش کن دادگری در مملکت تو رونق یابد . تو باید شاهی نیکوکار و دادگر باشی . سرهنگان و فرماندهانت باید مطیع تو باشند و ستمگران را نابود کنند و خود ستمگر و همکار و یاور ستمگران نباشند.
وزیرانی دانا و درستکار را برای خود برگزین ، تا امور مملکت را به نحوی نیکو مدیریت کنند و با مستمندان ، با مهربانی و با ستمگران قهرآمیز رفتار کنند .
کاراگاهانی راستگو درستکردار و نیک اندیش داشته باش تا پنهانی اخبار ستم و نیکوکاری فرماندهان و منصوبین تو را گزارش دهند . خلاصه آن که ستمکار و بی دین ، نادان ترین فرد جامعه است و وجودش سودی به حال تو و مردم ندارد . در نهایت کار دین و دنیای خود را به افراد دیندار بسپار .
مراد از این قصه تنها صورت قصه نیست .
در هر داستان یک هدف اصلی وجود دارد که باید با دقت و موشکافانه به آن پی برد . وقتی داستانی را می شنوی ، با دقت به معنی و هدف آن توجه کن . تو باید در این داستان مقصود و منظور از مفاهیم واژگان و عباراتی چون : شاه ، حکیم ، تولد سلامان بدون مادر ، کامیابی ابسال از سلامان ، آتش افروخته ، دریای وسیع ، جزیره اقامت سلامان در دریا ، علت دست کشیدن سلامان از ابسال و شخصیت زهره که در آخر داستان ، دل سلامان را می رباید و یاد ابسال را از ذهن او پاک می کند ، بفهمی . باید سراپا گوش و هوش باشی و دقیق به هدف نهفته در متن داستان دست یابی .
در بیان مقصود
وقتی آفریدگار جهان را خلق کرد ، نخست "عقل" را آفرید . روش و سلوک عقل ، ده مرحله دارد که دهمین مرحله آن "مثر" در جهان است . از آن جا که این نیرو سرچشمه ی به وجود آمدن همه چیز در جهان است . نام آن را " عقل " گذاشتند . عقل یا مثر علت به وجود آمدن سود و زیان ، نیک و بد ، روح متعالی و نفس حیوانی است . همه آن ها تحت فرمان و احسان و بخشش عقل هستند . در این داستان "شاه" دارای صفات کامل "عقل" است . راهدان یا "حکیم" کسی است که راه رسیدن به این صفات و فیوضات بالا را می داند . "سلامان" همان ، جان یا انسانی پاکدامنی است که بدون پیوند پدر و مادر ، از پدری بدون جفت به وجود آمده است . "ابسال" نمادی از تن شهوت پرست و صفات پست است که در وجود انسان به صورت طبیعی وجود دارد . جان و تن با یکدیگر زنده اند و شادی آن ها به وسیله درک محسوسات (حواس پنجگانه) است ، محسوسات همان چیزی که موجب عشق و عاشق شدن آن ها شده است . "دریا" یی که سلامان و ابسال در آن احساس آسودگی می کنند ، نمادی از شهوت های انسانی و لذات زودگذر دنیوی است . همه مردم در "موج" های دریا گرفتارند و به دلیل غرق شدن در این لذات از درک حق و حقیقت دور شده اند . "احساس بیگانگی کردن ابسال و دوری جستن او از سلامان" نشانگر سنی است که انسان هنوز بالغ نشده و حس شهوانی نداشته و به مسیر انحطاط نیفتاده است . "میل سلامان به شاه شدن" برای به دست آوردن تخت و تاج نشانه هوشیاری انسان و روی آوردن انسان به وادی عقل و عاقل شدن او است . "آتش برافروخته" نشانه ریاضت و کار هایی است که هوای انسان (ابسال) را می سوزاند و جان انسان با دست شستن از شهوات حیوانی خود ، باقی می ماند . "به یاد گذشته افتادن سلامان" نشانه عادت انسان به عادات گذشته است . "وصف زیبایی های زهره " به وسیله حکیم برای برقراری الفت و دوستی بین جان و روح است تا عشق ابسال را فراموش کند . "زهره" کیست ؟ " او کمالات بلند مرتبه انسانی است که با دستیابی و وصال به او جان انسان به جایگاه رفیعی می رسد . و موجب زیبایی عقل می شود تا سلامان بتواند به شکل انسانی متعالی ظاهر شود . " به اختصار رموز این گفتار را گفتم . تا با با اسرار و راز های داستان آشنا شوی . حال این بخش را به پایان می برم . پروردگار خود به نیکی های هر فرد آگاه است .
کارت پستال نوروز ۹۳
کارت پستال نوروز ۹۳
کارت پستال نوروز ۹۳
عکس های نوروز 93, عیدنوروز ۹۳, نوروز ۹۳, کارت پستال, کارت پستال عید, کارت پستال عید بزرگ, کارت پستال عید نوروز, کارت پستال عیدنوروز, کارت پستال نوروز, کارت پستال نوروز ایرانیان,
این همه زائر ، این همه قطره ی تشنه ، سراغ از دریا می گیرند و در تب جرعه ای زلال در صحنش جریان می یابند ، مثل اشک ، در التهاب رسیدن . در اشتیاق یافتن.یافتن چه؟ یافتن صفتی که این بار حرمش را از آن منظر خواهیم دید.صفتی که امام صادق به پسرشان موسی علیهما السلام می فرمود : عالم آل محمد از توست.کاش می دیدمش.هم نام امیر المومنین است...
و هر کس در هر مسیری که جهادش باشد شهادتش هم از آن باب است.امام رضای شهید راه علم.و این بار زیارت را دگر گونه ادراک خواهیم کرد.انچنان که باید باشد.و زیارت یعنی دیدار ، دیدار امام در چهره و جلوه ا ی که هست.
در این کتاب مهمان لحظه های زیارتش می شویم اما این بار زیارت امام رضا علیه السلام را با این نگاه می خوانیم : امام رضایی را زیارت می کنیم که شهید راه علم است...
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنت را می کنم این گونه باور بیشتر
آموزش ساخت گل صد پر با بلندر
برای ساخت این گل زیبا شما به بلندر ، چسب حرارتی ، ساقه گل آماده نیاز دارید ( کاغذ بلندر یا فومی از فروشگاه های گلسازی و خرازی قابل تهیه است ).
بلندر را به شکل مستطیلی با ابعاد ۲۰ سانتیمتر در ۸ سانتیمتر برش بزنید ( اندازه ها را میتوانید تغییر دهید ) ، مستطیل را تا کنید و دو سر آنرا با استفاده از چسب حرارتی به هم متصل کنید.
بخش بالایی بلندر را برش های طولی و یک اندازه بزنید ( بخشی که چسب خورده پایه کار است ) ، پس از برش بلندر را رول کنید و با کمک چسب به هم متصل نمایید.
ساقه را با استفاده از چسب به بخش پایینی گل متصل کنید سپس با دست به گل آماده شده فرم دهید ، پیشنهاد میشود برای زیبایی بیشتر این گل را در رنگ های متنوعی تهیه کنید.
نکته : میتوانید برای اینکه گل دارای سایه روشن باشد پیش از برش زدن و رول کردن بخش پایینی کار رابا رنگ تیره تری رنگ امیزی کنید ، پنبه یا ابر را به مقداری رنگ اغشته کنید و روی بلندر بکشید.
این یکی دیگه از انجمن نوشت های سابقمه که معلومه موقع نوشتنش خیلی حال خوبی نداشتم ، ولی دوباره دیدن و خوندنش حال خوبی بهم داد ...
عادت ِ چشمه بودن
وقتی از ته دل خندیدم و برای اولین بار موقع خنده قطره اشک تو چشام برق زد ، وقتی تمام وجودم سرشار از شوق و شور داشتنش بود ، یکی اومد و خیلی آروم و خونسرد ، با یه لبخند معنی دار بهم گفت که رفت ، تموم شد ...
به نبودنش به ندیدنش به نداشتنش ، عادت کن ...
به ذره ذره مردن و تموم شدن ، عادت کن ...
نمی دونم چرا یادم رفته بود کیم و کجام و این روزای تلخ ِ آزار دهنده تقدیر منه ...
نمی دونم چرا دل بستم به دوستای پاک ، دوستی های پاک ، به خنده های از ته دل و به زندگی ...
.
یه این خنده های الکی ، به این گریه های گاه و بی گاه ، به رفتن آدما و به خاطره شدن روزای قشنگ ، عادت می کنیم ...
یاد می گیریم که فراموش کنیم و به فراموش کردن هم ، عادت می کنیم ...
نه قضاوت می کنم نه انتخاب ، چشمه می مونم برای دل خودم با یاد خاطره های قشنگ و هیچوقت یادم نمی ره که اینجا فقط یه محیط مجازیه با اتفاقات مجازی ...
خنده ها ، گریه ها ، دوستی ها ، دشمنی ها ، لج و لج بازی ها ، قهر ها و آشتی های مجازی ...
تلخم می دونم ، به تلخی چشمه هم عادت می کنیم ...
.
چشم هام رو می بندم و تمام اتفاقات بد رو فراموش می کنم ...
ما همه خوبیم ...
ما همه پاکیم ...
ما فقط به سنگ بودن عادت کردیم ، همین ...
تعداد صفحات : 53