loading...
رویال
زهرا احمدی بازدید : 13 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

در مورخ 8 اسفند ماه 92  جلسه ای با سخنرانی دکتر غلامعلی حدادعادل نماینده محترم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس برای روحانیون و مسئولین شهرستان بوئین زهرا در محل دفتر امام جمعه این شهر برگزار شد.

دکتر حداد عادل در ابتدای سخنان خود در این جمع، استان قزوین و منطقه بوئین‌زهرا را از نظر تاریخ و تمدن دارای سابقه کهن دانسته و مهد تمدن ایران معرفی کردند.

رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس در قسمت دیگر سخنان خود به نقش روحانیت در جامعه پرداخته و نکات مفیدی در این رابطه بیان کردند.

عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی از آیت‌الله شالی به عنوان یکی از علمای جلیل‌القدر کشور یاد کرده و گفت: روحانیت باید در ایجاد تفکر بسیجی تلاش کرده و همواره درس شهادت و شهامت به مردم بیاموزد و نقص های فرهنگی و معنوی موجود را برطرف کند.



زهرا احمدی بازدید : 14 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

علل دروغگویی



علل متعددی را می توان برای دروغگویی مطرح کرد:

← حسد
« برادران یوسف به خاطر حسادتی که به او داشتند از پدرشان خواستند که فردا او را با ما (به خارج شهر) بفرست، تا غذای کافی بخورد و تفریح کند و ما نگهبان او هستیم.»

← شیطان
از مصادیق بارز دروغگویان در فرهنگ قرآن، شیاطین هستند. ‌آنجا که خداوند می‌فرماید: «آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می‌شوند؟ آنها بر هر دروغگوی گنهکار نازل می‌شوند.»

← گناه
از دیگر عواملی که سبب دروغگویی می‌شود، گناه و معصیت است. در قرآن کریم می‌خوانیم: «اینها آیات خداوند است که ما آن را به حق به تو تلاوت می‌کنیم اگر آن‌ها به این آیات ایمان نیاورند،‌به کدام سخن بعد از سخن خدا و آیاتش ایمان می‌آورند، وای بر هر دروغگوی گنهکار.»

← مکر زنانه
از دیگر مصادیق علل دروغگویی، مکر زنانه است که در سوره‌ یوسف از زلیخا سخن به میان آمده است: «و هر دو به سوی در، دویدند و پیراهن او(یوسف)رااز پشت پاره کرد و در این هنگام، شوهر آن زن را کنار در یافتند و آن زن گفت: کیفر کسی که بخواهد به اهل تو خیانت کند جز زندان و یا عذاب دردناک چه خواهد بود؟ یوسف علیه السلام گفت: او را به اصرار به سوی خود دعوت کرد و در این هنگام شاهدی از خانواده آن زن شهادت داد که اگر پیراهن او از پیش رو پاره شده، آن راست می‌گوید و او از دروغگویان است.»

← حفظ موقعیت اجتماعی
گاهی انسان از یک مقام خاص اجتماعی برخوردار است و گاهی در اجرا و اداره امور محوله و مسئولیتی که به عهده گرفته کوتاهی می‌کند و به عللی از جمله ضعف و یا سوء مدیریت، توفیق حاصل نمی‌شود لذا وقتی از طرف مقام بالاتر مورد سؤال قرار می‌گیرد برای حفظ منصب و عنوان اجتماعی و پوشاندن عیوب و لغزش‌های خود متوسل به دروغ می‌شود و حفظ موقعیت خود را در گفتن مطالب خلاف واقع می‌داند.


زهرا احمدی بازدید : 14 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

"زماني روشني مي بينيد كه بتوانيد چشم انداز خود را دگرگون كنيد و شرايط را در روشنايي تازه اي ببينيد"


علاقه مندان می توانند جهت دیدن ادامه عکسهای دوره به ادامه مطلب مراجعه نمایند


زهرا احمدی بازدید : 11 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)
امروز به چشمان خود ديدم که چگونه فردی با تظاهر به ديانت به مردمی مستاصل و وامانده خيانت می کرد. اتفاقی که می افتد اين است افراد جامعه به موضوعی دینداری بدبین می شوند.

وقتی دیدم که در سالن انتظار يک سازمان که حقوق افراد آن از بیت المال پرداخت می شود، افراد وامانده و بيچاره ای از ساعت 8 صبح حدود 45 دقیقه منتظر مانده اند تا صبحانه آقایان تمام شود! غصه خوردم و با خود پرسیدم جايگاه حق الناس در ميان اين افراد کجاست. وقتی  هم فردی مثل من انتقاد کرد، با روش های کاملاً تخصصی کار مرا به حداقل دو روز ديگر موکول کردند! 

ياد حکايتی افتادم که يادآوری آن را خالی از لطف نمی دانم: 


مردی سوار بر اسب از بیابان می گذشت

شخصی را دید که بی حال و تشنه بر زمین افتاده است

از اسب خود پیاده شد تا به آن شخص آبی بدهد

ناگهان آن مرد تشنه که بر زمین افتاده بود، با پاشیدن یک مشت شن بر صورت مرد اسب سوار، بر اسب او پرید و تاخت.

مرد صاحب اسب فریاد زد

اسبم حلالت باد به شرط آنکه این حکایت را جایی بازگو مکنی تا جوانمردی از میان نرود

مرد دزد با شنیدن این جمله، دهانه ی اسب را کشید و بازگشت و آن دو با هم رفتند

 



زهرا احمدی بازدید : 18 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)
يكي از هدف هايي كه داشتم و عملي شد و به ان دست پيدا كردم يادگيري اصولي شنا بود كه با كلاس خصوصي كه توي ماه گذشته شركت كردم تونستم به هدفم برسم .


زهرا احمدی بازدید : 15 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

من صبورم اما


به خدا دست خودم نیست اگرمی رنجم


یا اگر شادی زیبای تو را


به غم غربت چشمان خودم میبندم


من صبورم اما


چه قدَر با همه ی عاشقی ام محزونم


و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ


مثل یك شبنم افتاده ز غم مغمومم


من صبورم اما


بی دلیل از قفس كهنه ی شب می ترسم


بی دلیل از همه ی تیرگی رنگ غروب


و چراغی كه تو را از شب متروك دلم دور كند


من صبورم اما


آه ، این بغض گران


صبر چه می داند چیست

 



"حمید مصدق"


تعداد صفحات : 53

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 529
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 43
  • آی پی دیروز : 31
  • بازدید امروز : 553
  • باردید دیروز : 40
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 647
  • بازدید ماه : 915
  • بازدید سال : 2,448
  • بازدید کلی : 14,603