loading...
رویال
زهرا احمدی بازدید : 11 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

درباره راه‌های رسیدن به امام عصر (عج) در آخر‌الزمان مطلبی را از کتاب «زبور نور» نوشته محمدرضا رمزی اوحدی برای عموم علاقه‌مندان منتشر می‌کنیم که در ذیل می‌خوانید:

امام علی (ع) درباره ویژگی‌ها و خصیصه‌های دوران آخرالزمان می‌فرمایند:

و آن زمانی است که (آخرالزمان) در آن نجات نمی‌یابد مگر هر مؤمن بی‌نام و نشان که اگر (در مجالس) حضور یابد شناخته نشود و هرگاه غایب باشد در جست‌وجویش برنیابند اینان چراغ‌های هدایت و روشنگران راه شبروانند که به فتنه و فساد و سخن چینی در میان مردم آمد و شد نکنند و دهان به عیب‌جویی از مردم و یاوه‌سرایی نگشایید برای آنها خداوند درهای رحمتش را باز می‌کند و از ایشان سختی عذابش را برطرف می‌نماید.

ای مردم زمانی بر شما خواهد رسید که اسلام در آن واژگون می‌شود همچنانکه ظرف واژگون گردد و آنچه در آن است بریزد … .

- یمان تمار می‌گوید: نزد امام صادق (ع) نشسته بودیم که به ما فرمود: «صاحب‌الأمر غیبتی خواهد داشت اگر کسی بخواهد در آن دوره دیندار بماند سخت در مشقت و در معرض مشکلات است».

و سپس فرمود: «صاحب‌الأمر غیبتی دارد و بنده خدا – برای حفظ دینش- باید تقوای الهی را پیشه کند و دو دستی به دین خود بچسبد.

- در کمال‌الدین صدوق به سند صحیحی از امام باقر (ع) آمده که فرمود: زمانی بر مردم خواهد رسید که امام آنها از ایشان غایب شود ای خوشا به حال آنان که بر امر ما پایدار بمانند … .

جابر گفت: عرض کردم ای فرزند رسول خدا بهترین کاری که مؤمن در آن زمان انجام دهد چیست؟

فرمود: حفظ زبان و خانه‌نشینی است.

- امام صادق (ع) فرمود: امام علی (ع) در حالی که بر منبر کوفه نشسته بود فرمود: «ان‌الارض لاتخلوا من حجت‌الله عزوجل و لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و وجورهم و اسرافهم علی انفسهم …».

خداوند زمین را از حجت خود خالی نمی‌گذارد و لیکن خداوند مردم را از دیدن او (امام مهدی (عج)) محروم می‌کند به خاطر ستم و ظلم و اسرافی که بر خود می‌کنند … .

پاسخ به سؤالی مهم

افراد زیادی می‌پرسند آیا امکان دیدار وجود نازنین امام عصر (عج) در دوره غیبت کبری وجود دارد یا نه؟

در پاسخ باید گفت با توجه به روایات زیادی که از طرف ائمه اطهار (عج) آمده، از مجموع آنها می‌توان فهمید که به لحاظ دلایل عقلی و دلایل نقلی هیچ گونه محدودیتی در امکان زیارت آن حضرت در دوران آخرالزمان وجود ندارد.

اما در مورد آن جمله معروفی که امام زمان (عج) در توقیعی به نفی تشرف و دیدار صادر فرمودند که … «فمن ادعی المشاهدة بل خروج السفیانی و الصیحه فهو کذاب مفتر و …»

یعنی؛ در (دوره غیب کبری) هر کس ادعای مشاهده مرا قبل از خروج سفیانی و واقع شدن صدای آسمانی بنماید دروغگو و افتراء زن است؛ باید گفت با توجه به صدر و ذیل همان توقیع و سایر روایات از اهل بیت مقصود نفی دیدار نیست بلکه نفی ادعای وجود نائب خاص در دوره غیبت کبری است و امام برای جلوگیری از دکانداری عده‌ای فرمودند کذاب هستند و گر نه ممکن است عده‌ای خدمت امام برسند ولی مؤظف نیستند همه جا آن را مطرح کنند و جار بزنند امام در این فرمایش نفی دیدار نمی‌کنند،‌بلکه می‌فرمایند که اگر کسی گفت تکذیب کنید امام نفرمودند اصلاً نمی‌شود دید بلکه صرفاً اظهار آن را نفی کردند.

بنابراین می‌بینم علمای بزرگ شیعه مکرر به دلیل ضرورت، توفیق زیارت آن چهره عالمتاب را یافته‌اند از جمله: مرحوم مقدس اردبیلی، علامه سید بحرالعلوم، مرحوم نخودکی، مرحوم حضرت آیت‌الله مرعشی نجفی، و از بزرگان و عرفا می‌توان مرحوم رجب‌علی خیاط را نام برد.

اساس خدمت امام زمان رسیدن، قلب پاک داشتن است و کسانی در شهر مبارک و با برکت قم هستند که به خدمت امام عصر (عج) مشرف شده‌اند و حتی حضرت سکه‌ای نقره‌ای که نقش روی آن خط زیبای «اشهد ان لا اله الا الله و محمد رسول‌الله و علی ولی‌الله» می‌باشد را از دست امام گرفته‌اند.

و چه زیبا فرمود مرحوم حاج شیخ حسین فاضلی که: با دیدن امام عصر (عج) تمام لذت‌های دنیا در چشم انسان حقیر و ناچیز می‌شود.

و به یک معنا:

تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم/ هر جا نشینم خرم و هر جا روم در گلشنم

دیدار او میسر است و شدنی و لیکن می‌توان اینگونه گفت که تمامی نقص از ناحیه ماست و اشکال در شکل رفتار و کردار و گفتار ماست که ما را در حجاب انداخته و توفیق زیارت از ما سلب شده.

مرحوم فیض کاشانی می‌فرماید:

گفتم که روی ماهت از من چرا نهان است/ گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیان است.


زهرا احمدی بازدید : 14 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

همه از خداییم و بسوی او بر می گردیم... با نهایت تاسف و تاثر باخبر شدم همکار عزیزمان آقای برزگر دبیر کار و فناوری و نویسنده گرامی وبلاگ وزین بیقراران در غم از دست دادن برادر بزرگوار خود به سوگ نشسته اند. استاد عزیز وظیفه خود می دانم ضایعه فقدان اخوی گرامیتان را خدمت شما و خانواده محترم تسلیت عرض نموده و برای آن عزیز سفر کرده علو درجات الهی را مسئلت نمایم. ان الله یحب الصابرین.


زهرا احمدی بازدید : 15 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)
سلام بچه ها يه خبر خوب دارم ، يه فن فيك جديد براى نايل هست دارم مى نويسمش جديده هيشكى هم موضوشو نمى دونه اونى كه به كيميا گفتم نيست جديده . من از لويى يه دونه دو تا از هرى و دو تا از نايل فن فيك دارم ولى اين جديد نايل كه ديشب نوشتنشو شروع كردم و الان 4 قسمتش نوشته شده از همه بهتره ، اسمش does he know هستش . اين داستان از زبون شخصيت اصلى ( هلن ) هستش بعضى قسمتاش از زبون نايل شايد تموم نشه شايد شخصيت اصلى بميره شايد به كيى كه دوس داره برسه فعلا معلوم نيس ، چن خطى ازش از اولش براتون مى نويسم فردا يا پس فردا هم اولين قسمت مياد اين اول قسمت اوله فقط يه چيزى نايل و هلن عين خواهر و برادرن بيشتر نمى گم : از هواپيما كه پياده شدم فقط مى خواستم نايل رو ببينم ، مى خواستم بپرم بغلش و بگم : تو ايران هيشكى مثل تو نيست داداشى . وقتى ديدم پريدم بغلش و گفتم : يكم قد كشيدى يكم توى اين 1 سال چاق شدى موهات حالتش عوض شده توى يه كلمه : خوشگل تر شدى ! نايل گفت : در مورد تو هيچى نمى تونم بگم چون اونقد خوابالو و بيحالى كه چيزى نگم بهتره ! البته نايل دليل اين همه شكسته شدن صورت و رن و رو پريدن رو نمى دونست . نمى دونست شايد ديگه چيزى به عمرم نمونده باشه . وقتى به ياد اين موضوع افتادم نا خدااگاه اشك تو چشام جمع شد . تازه 19 سالم بود و حتى تولد 20 سالگيم رو نديده بودم ولى دكترا گفته بودن : اگه كارى هست كه خيلى دوست دارى انجام بدى برو دنبالش يه طورى مى خواستن بگن دارى ميميرى عمو ! دليل اصلى برگشتنم اين بود كه مى خواستم يه مدتى رو هم با نايل بگذرونم بعد فهميدن اينكه يه بيمارى ناشناختخ ى لاعلاج دارم  3 ماه  كلا با مامانم گذروندم بابامم كه تو بچگيم مرده بود . حالا مى خواستم يه 6 ماه اينگليس بمونم نه فقط به خاطر نايل يه دليلش اين بود كه مى خواستم مامانم بفهمه و اينكه مرگ منو ببينه يكيم اينكه شايد درصدى امكان داشته يكى تو اينگليس براى من علاج پيدا كنه ...

فكر كنم موضوع اصلى رو فهميدين گفتم قبل خوندنش موضوع رو بدونين كه دوست نداشتين نخونديد


زهرا احمدی بازدید : 11 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

مهلت ارسال تولید محتواهای الکترونیکی با موضوع کارگاه شماره 16 کتاب مبانی سوم ریاضی تا نیمه ی فروردین ماه 93 تمدید شد. لذا خواهشمند است همکارانی که قصد تولید محتوا را دارند تا 15 فروردین ماه 93 سی دی های خود را تهیه کرده و به گروه های آموزشی استان، بفرستند.


2afm

زهرا احمدی بازدید : 11 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

متن آهنگ چه قد خوبه 2afm



بیا آروم بگو در گوشم

دوسم داری بزار همه دورشن

از دور تو برن کنار

بزار حسودا همه کورشن

آخه من به تو وابسته ام

یا تو رو میخوام یا اصن

هیچ کسی دیگه به چش نمیاد

بس که خوشگلی تو لامصب

تو رو دوست دارم بس که شیک پوشی

منو دوست داری و نیست توش هیچ

بسی که دلم هزار راه میره 

وقتی تو دسترس نیس گوشیت

میشم مست اون بوی عطر تو

دست لای موی لختت

وقتی رو بروم میرقصی و

دنیا مال من میشه تو یه لحظه

چقدر خوبه

موزیکم تا خود صبح میکوبه

دستات چرا از دست من دوره

خوش میگذره به هرکی که بینمونه

***********

نیستی من داغونم

هستی خیلی آرومم

همه رفتارام و عکس العملام

پیش میره طبق قانونم

نمیشه  شمرد خوشگلیاتو

ندارم اصن مشکلی با تو

حالا که تو رو بروم نشستی

واسه ام خمار نکن چشم سیاتو

بیا بقلم آهسته

تنها خوبیت شده باعثه

اینکه بخوام باهات بمونم

بقل کردن تو با حسه

پس اینو بدون حتی

بهتر از بودن صد تا

به هیچ کدوم محل نمیزارم

چون ندارم از این وقتا

چقدر خوبه

موزیکم تا خود صبح میکوبه

دستات چرا از دست من دوره

خوش میگذره به هرکی که بینمونه

***********

اوف رو چه مود خوبی

رفتی هستی خوبه روحیه

وقتی نیستی خرابه حالم

من فقط به تو علاقه دارم

خیلی چیزا رو تازه فهمیدم

خیلی حرفا راجبم میگن

ولی باید بشیم بیخیال همه ی

آدمایی که به ما فاز بد میدن

بدون همیشه هستم باتو

به کسی نمیدم اصن جاتو

تو بدترین شرایط روحیم

انرژی میگیرم از حرفاتو

میخوام باشی همیشه پیشم

توی مشکلات شریکت میشم

خودت بهتر از هرکسی میدونی

که علاقه ام به تو شدید بی شک

چقدر خوبه

موزیکم تا خود صبح میکوبه

دستات چرا از دست من دوره

خوش میگذره به هرکی که بینمونه


زهرا احمدی بازدید : 13 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)


درباره شناخت عوامل موثر در بروز ناهنجاری های اخلاقی، ابتدا آن را بر دو شاخه علل داخل خانواده و دیگری علل خارج از خانواده دسته بندی می کنیم. در این نوشتار عمدتاً به علل خارج از خانواده پرداخته و سایر علل را به محل دیگر وا می گذاریم. اخلاق و شخصیت رابطه تنگاتنگی دارد. شخصیت آدمی عبارت است از «مجموع فعالیت های روانی، احساسات، افکار، عواطف و رفتار و کردار او که نمودار و ترجمان آن فعالیت ها هستند.»[1] 
این شخصیت در تعامل با اطراف خود دست خوش تغییراتی می شود. و این تغییرات اجتناب ناپذیر است. از ویژگی های مهم انسان «تحول و تطور پذیری» و «قابلیت شکل گیری های گوناگون شخصیت است»[2] انسان به گونه ای آفریده شده است که می تواند با آگاهی و آزادی در محدوده ای نسبتاً گسترده راه خود را بر گزیند و در همان راه منتخب خود، «شخصیت» و هویت فکری، اخلاقی و فرهنگی خویش را شکل بخشد. 
اگر تکامل پذیری و قابلیت تغییر در طبیعت و گوهر وجود انسان نبود، علم اخلاق و سایرعلوم تربیتی نیز متصور نبود. بیشترین تاثیر پذیری انسان در زمان نوجوانی است. پس از دوره نوجوانی، مرحله جوانی است که در این دوران نیز تأثیرات مثبت و منفی بر اخلاق، بسیار مهم و قابل اهمیت است. علّت اصلی در آسیب پذیری این دو مرحله یکی غلبه احساسات بر وجود فرد، و دیگری محدودیت تجربه است. در این دوره احساسات مالک اصلی آدمی شمرده شده و با تمام قدرت انسان را مسخّر خود می نماید. از سوی دیگر، فقدان تجربیات اجتماعی موجب می شود که این گروه سنی نتواند معادلات پیچیده محیط ارتباطی خود را بدقت ارزیابی کند. 
1) از عوامل مهم در دوره جوانی و نوجوانی که بیشترین تأثیرات را در بروز ناهنجاری های اخلاقی بوجود می آورد، بحث تهاجم فرهنگی است. تهاجم زمانی اتفاق می افتد که فرد خارج از خانواده و بدون پشتوانه اعتقادی با تبلیغاتی مواجه می گردد، که سعی در فروپاشی نظام اعتقادی حاکم بر جامعه را دارد ابزار های تبلیغاتی از جمله کتاب، مجلات، نوار، لباس و نوع پوشش، فیلم و سریال، موسیقی، ورزش و ... با تمام قوا تلاش می کند تا فرد را از درون بدون هویت نشان داده تا آن گاه در قالب تمدن، فرهنگ خود را غالب کند. فرهنگ مهاجم، ابتدا سعی در آن دارد تا ایمان نسل نو را به فرهنگ و معتقدات سست و متزلزل سوق دهد. در مرحله بعد خلأ آرمانی و فرهنگی موجود را با جلوه های پر زرق و برق و فریبنده اش پر کند و او را به انقیاد فرهنگی در برابر غیر خودی بکشاند و نسلی زبون و وابسته به بیگانه تربیت کند. نمونه های تاریخی نشان می دهد که تهاجم فرهنگی، پدیده ای نو و منحصر به عصر و نسل ما نیست، رد پای آن را می توان در نقطه نقطه تاریخ پر فراز و نشیب اسلام مشاهده کرد. حتی در سایر ادیان آسمانی می توان ردّ پای تهاجم فرهنگی را موشکافانه جستجو کرد.[3] اندلس یا اسپانیای امروز مهر داغی است بر پیکره مسلمانان که دشمن با رخنه به داشته های جوانان، آنان را ابتدا از درون تهی کرد آن گاه، قرن ها به عقب راند. 
2) دومین عامل در بحث عوامل خارج از خانواده، عامل معاشرت و دوست یابی است. در متون دینی از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل است که فرمودند: المرءُ علی دین خلیله؛[4] هر کس به دین دوستش است. مقصود این است که اگر شما با کسی دوست بشوید، دین او را هم پذیرفته اید. در نهج البلاغه تعبیری است بدین مضمون: مجالسه اهل الهواء منساه للایمان.[5]واژه منساه دو احتمال دارد یا مصدر است به معنای فراموشی و یا اسم مکان است به معنای فراموش خانه. یعنی نشست و برخاست با مردم هوا پرست و غافل از خدا؛ فراموشی ایمان است. و یا فراموش خانه ایمان است. در قرآن خداوند خطاب به پیامبرانش از موانع رشد و تکامل نام می برد یکی از آن عناوین «صدّ عن سبیل الله» و هم خانواده های آن است.[6] یعنی در بیرون از خانواده هستند کسانی که مانع رشد و تکامل و رسیدن به خدا می شوند. هم چنین مقدار مانع می تواند عامل اصلی بروز اخلاق و رفتار های غیر انسانی شود. مثل ظلم و تعدّی، روی آوردن به خدایان دروغین، پیروی از خرافات و...، بنابر این معاشرت عامل مهمی است که نباید افراد و خانواده ها آن را دست کم بگیرند. تكیه كلام معتادان این است که امان از رفیق بد، آن ها ما را معتاد کردند... . 
3) سومین نکته ای که باید مورد بررسی قرار گیرد، بحث اشتغال است. هرگاه جامعه به بیکاری و واردات سوق پیدا کند، ریشه های فساد و ناهنجاری هم یکی یکی پیدا می شود. کار، مایه سازندگی و بیکاری، اصل و اساس تخریب زندگی است. وقتی انسان به حدّی از شعور و استقلال دست یافت، لازم است برای ادامه زندگی خود، راه تأمین نیازهای خود را به دست خود پیدا کند. خانواده و حکومت، در راه رسیدن به این هدف، بایسته است که بیکاران و کارجویان را یاری دهند. بیکاری عامل مهمی در بروز اختلالات روانی و رفتار های پرخاش گرانه است. وقتی شخص در جامعه احساس بی هویتی کرد و از سوی دیگر توان تأمین نیازهای اولیه اش را نداشت به کار خلاف کشیده می شود. ایجاد انگیزه کار و آموزش حِرَف و قوانین کار و بازار یابی و... سرعت بیشتری به رشد و تکامل به جوانان می بخشد. حدیث معروفی از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است که فرمود: ملعون من القی کلّه علی الناس؛[7] کسی که سنگینی (زندگی) خود را به دیگری بیندازد، ملعون است. در جای دیگر از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل است که هر گاه کسی را می دیدند که شغل و حرفه ای ندارد می فرمود: «از چشمم افتاد».[8] 
4) چهارمین عامل از عوامل بروز اخلاق و رفتار های غیر انسانی نوع و شکل حکومت است. به قول معروف: الناس علی دین ملوکهم.[9] مردم بر اساس اندیشه و دین حاکمیت، رفتار می کنند. نظام سرمایه داری، انسان ها را به سوی سود طلبی و سنجش بر اساس اقتصاد سوق می دهد و نظام کمونیستی، مردم را به سوی بیگاری کشیدن، استثمار، نظام صهیونیست مردم را به خشونت و تجاوز و نظام بعث عراق (صدام) نیز به سوی ظلم و خون ریزی و ارعاب و سایر نظام ها هر کدام به نوعی در تخریب افراد نقش دارند. امّا نظامی که قرآن آن را ترسیم کرده است بدین قرار است: حکومت صلحاء با اقامه نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر است، الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاه.[10] افراد صالح وقتی به حاکمیت می رسند، اقامه نماز می کنند. سمبل یک زندگی ایده آل پرستش معبود است. 
پرستش نشان از تکامل و رشد اخلاقی است. تمام هدایت ها در سایه نماز است و تمام فساد ها به خاطر خروج از توحید است. حکومت اسلامی، مردم را به سوی اخلاق نیک دعوت و از هر گونه تبعیض و ضد ارزش منع می کند، این شیوه باعث می شود تا مردم در سایه آرامش و رأفت اسلامی زندگی خوبی داشته باشند. حکومت اسلام بر اساس عدالت است. این عنوان از بسیاری از ناهنجاری ها جلوگیری می کند. 
5) پنجمین عامل در بروز اخلاق تأثیرگذار، محیط عمومی و افراد جامعه است. محیط خواه محیط آموزشی باشد یا محیط کار و یا محیط زندگی، تأثیر فراوانی در کردار و رفتار انسان ها می گذارد. مراقبت در محیط هایی که به طریقی مدیریت خاص دارند، در سالم سازی آن موثر است و هر وقت این مراقبت به حداقل رسیده است نشانه های آن را می توان به سادگی مشاهده کرد. تعامل با افراد کم سواد، بزه کار و دارای سوء پیشینه، معتاد، بیکار، و ماجرا جو همواره مشکل ساز بوده است. پاک سازی محیط از لوث این گونه افراد در جلوگیری از ترویج فرهنگ بزهکاری یا تربیت ناسالم بسیار موثر است بنابر این پنجمین عامل به بحث جامعه شناسی مربوط است که این مقوله را نمی توان نادیده گرفت. از جمله محیط های عمومی، محیط های ورزشی است. ورزش در سالیان اخیر از محبوبیت ویژه ای برخوردار است. تمایل جوانان به ورزش و میادین ورزشی از بحث برانگیزترین مسائل حکومت ها است. پایان یک مسابقه مهم و جنجالی را می توان پیش بینی کرد. طرفداران دو تیم معروف پس از پایان مسابقه، به خیابان ها ریخته و با شکستن شیشه و چراغ های مغازه ها و بانک ها و هم چنین حمله به اتوبوس های عمومی و ایجاد راه بندان در خیابان ها و به هم زدن آرامش شهر و... که همگی نشان می دهد این ورزش از یک بدن سازی ساده فراتر رفته و به یک میتینگ سیاسی تبدیل شده است. 
ورزش و میادین آن، در رشد و یا عدم آن در جوانان بسیار موثر است. این رفتارها می تواند از انسان های سالم، افرادی پرخاشگر، عصبی، بد زبان، اهل دعوا ساخته و بسیاری از ناهنجاری ها را به دنبال بیاورد. در حالی که در دهه های گذشته، ورزش و ورزشکاری منجر به تربیت پهلوان می شد که آن شخص پهلوان در رساندن حق مظلومان و یاری ستمدیدگان مانند یک رهبر عمل می کرد. اسوه و الگو در ورزش می تواند موجب تربیت مثبت فرد شده و هم چنین می تواند در ساختار اخلاقی به گونه ای عمل کند که از شخص متربی، انسانی با ارزش های منفی و خلاف رفتارهای اجتماعی و وجدانی بسازد. 
6) ششمین علت از علل بروز رفتار های خلاف ادب، علّت فقر و ناداری است. فقر نقطه مقابل غنا و بی نیازی است. در لا به لای سخنان بزرگان دین فقر را بزرگترین عامل انحراف دین قلمداد کرده اند: «کاد الفقر ان یکون کفرا»[11] نزدیک است که فقر به کفر گرائیده شود. یعنی تا مرز کفر چیزی به اندازه فقر نزدیک تر نیست. کسی که توان اداره خود و زندگی اش را ندارد برای تأمین گرسنگی اش ممکن است تمام ارزش های انسانی را زیر پا گذاشته و به هر کاری دست بزند. در بودجه اسلام و حکومت اسلامی این مسأله پیش بینی شده است. اما این مطلب به عنوان اهداف کوتاه مدت است. اسلام زکات را به عنوان عامل بازدارنده از فساد در جامعه اسلامی و راهکار میانه مدت وکوتاه مدت پیش بینی کرده است. فقراء تا رسیدن به خودکفایی از زکات مصرف کنند. و زکات در اقلام کشاورزی ـ دامداری و طلا و نقره مسکوک واجب شده تا این که نیازمندان با مشکل مواجه نشوند. فقر در زندگی راه رسیدن به معنویات را نیز مسدود می کند. از آدم گرسنه و برهنه توقع عبادت و پایبندی به اصول اخلاق را نمی توان داشت اگر ابتدایی ترین نیازهای بشر تأمین نشود، فرصتی برای آموزش و اخلاق بدست نمی آید. 
وجود رفتارهای ناپسند، تجمع جوانان بزهکار در محله های فقیر نشین بیشتر از مناطق مرفه است. البته درآمد زیاد نوع فساد را نیز تغییر می دهد. این به معنای سالم بودن محیط های مرفه نشین نیست بلکه نوع فساد در محله های فقیر نشین با غیر آن یا کشورهای فقیر با کشور های پیشرفته متفاوت است. فقر باعث می شود که جوانان از پشت میز درس و کلاس به افراد هم سن و سال و كم تجربه پناه ببرند. 
7) هفتمین علت از علل بروز مشکلات اخلاقی، نداشتن الگوی اخلاقی و مربّی مورد اعتماد است. ساختار نظام اخلاقی و تربیتی اسلام به گونه ای ترسیم شده است که در آن الگوی تربیتی نیز پیش بینی شده است. 
نقش رهبری و زعامت جامعه اسلامی از سوی خداوند بر عهده امامان معصوم گذاشته است. در عصر غیبت این مهم به دوازدهمین پیشوای مسلمین واگذار شده است. شناخت این الگو کمک بزرگی برای نظام مند شدن مباحث اخلاقی است و از سوی دیگر پیروی از افراد ناشناخته، زعمای دروغین و کسانی که به دنبال منافع غیر الهی اند منجر به بروز رفتار های خلاف شأن انسان می شود. با این بیان مهم ترین عامل در گمراهی اخلاقی جامعه اسلامی، عدم شناخت حجت خداوند و الگوی کمال یافته است. در لا به لای احادیث ما ابتدائی ترین نقطه برای شروع فساد اخلاقی و گمراهی در مسیر تکامل، نشناختن جایگاه امامت معرفی شده است. 
از آن جا که امام، برنامه ریزی زندگی انسان را به عهده دارد با کنار گذاشتن وی، مشکلات عدیده ای از جمله رفتار های غیر شرعی بروز خواهد کرد. خداوند بر انسان ها اطاعت از امامت را واجب کرده است. و امام کسی است که با تأسی به قرآن، در هر عصر وظایف عمده مردم را بیان می کند. وظایفی که هم جنبه اجتماعی دارد و هم جنبه فردی دارد. وظایف فردی، فرد را آماده می کند تا بر پاره ای از مسائل خود چیره شده و وظایف اجتماعی او را با جامعه اسلامی پیوند می دهد، در سایه اجتماع سالم است که فرد می تواند به آن چه پیش بینی شده است دسترسی پیدا کند.[12] 


[1] . فلسفه تعلیم و تربیت، انتشارات دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، ج 1، ص 510. 
[2] . همان، ص 506. 
[3] . شرفی، محمد رضا، پیشنهاد های تربیتی، انتشارات تربیت تهران، 74، ص 163 ـ 165. 
[4] . طوسی، الامالی، ص 518، قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ «المرء علی دین خلیله فلینظر احدکم من یخلل؟ علی ـ علیه السلام ـ، فساد الاخلاق بمعاشره السفهاء» بحار، ج 1، ص 160. 
[5] . نهج البلاغه، ص 150 از خطب علی ـ علیه السلام ـ، ج 1. 
[6] . نساء / 167، نحل / 88، محمد 34، غافر 37 و .... . 
[7] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 74، ص 140 
[8] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 100، ص 9. 
[9] . عجلونی، کشف الخفا، ج 2، ص 311، با همین مضمون از علی ـ علیه السلام ـ، لا یصلح الناس الا امیر برّ و فاجر. 
[10] . حج / 41. 
[11] . از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ، کاد الفقر ان یکون کفرا، بحار الانوار علامه مجلسی، ج 27، ص 247. 
[12] . پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ، ادنی ما یکون به العبد ضالا ان لا یعرف حجه الله تبارک و تعالی و مشاهده علی عباده الذی امر الله عزوجل بطاعه و فرض ولایته، کافی، ج 2/415، تألیفات مرحوم کلینی، رحمه الله علیه ـ.

 


زهرا احمدی بازدید : 13 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)
برات گریه کردم

این یعنی واقعن عاشقتم

برام گریه کردی

یعنی دیگه هیچ وقت هیچ کسی رو مثل من دوست نداری

وقتی یه زن کارش از گریه بگذره سکوت میکنه

و من سکوت میکنم


زهرا احمدی بازدید : 8 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

خوبیها را + «جمع» کنیم                                 بدیها را - «منها» کنیم

شادیها را * «ضرب» کنیم                               غمها را ÷ «تقسیم» کنیم

تنفرها را زیر «√» رادیکال ببریم                 و محبتها را به ^ «توان» برسانیم  


                                                «انیشتن»



تعداد صفحات : 53

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 529
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 47
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 560
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 660
  • بازدید ماه : 928
  • بازدید سال : 2,461
  • بازدید کلی : 14,616