سلام...
بالاخره اقامون منو هم طلبید...
بالاخره به منم اجازه دادن کنار حرمشون نفس بکشم....
خیلی خوشحالم...خیلی وقت بود منتظر این سفر بودم...
یه حس خاصی دارم...و چقدر هم دوسداشتنی هست این حس...
ایشالله که اقا امام رضا خودشون حال دلم رو خوب کنن...
حال دلش رو خوب کنن...
همتونو دعا میکنم...یاعلی.
پ.ن:مسیر بهشت از کنار توئه...چه راحت هواتو نفس میکشم
پای هرکی غیر از تو باشه وسط...بهم شک نکن پامو پس میکشم
همون که حالا روبروی توئه...مگه میشه جز تو تصور کنه
بخوادم نمیتونه تنهایی شو...بجز تو باهیشکی دیگه پر کنه