loading...
رویال
زهرا احمدی بازدید : 11 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)
(یکم)

شاید عجیب یا حتی خنده‌دار به نظر بیاید که از بحث سفرهای خوانسار و کوبای دوستان این ابیات به ذهن کسی برسد:

مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم          که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم

و در ادامه:

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل          که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

و در ادامه:

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم          به طاقتی که ندارم کدام بار کشم

نه قوتی که توانم کناره جستن از او          نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم


(دوّم)

به نظر من خنده‌دار و عجیب نیست.

دنیا پره از اشاره اما سنسورهای ما ضعیفه

و پای اجرا که می‌رسه اوضاع دردناکتر هم می‌شه


(سوّم)

ظاهرا اگر نگوییم همه‌ی اشعار، بیشتر اشعاری که ارزش خواندن دارند زاییده تجربیات جانکاه هستند. شاید اگر همه چیز همیشه بر وفق مراد بود شعرای بزرگ هم خلق نمی‌شدند. به راستی که:

"مرغ عشق ققنوس است که

در آتش می‌زید

نه آنکه رنگین کمان می‌پوشد و

در بوستانهای عافیت شکر می‌خورد

و شکر شکنی می کند."

(شهید آوینی)


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 529
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 31
  • بازدید امروز : 440
  • باردید دیروز : 40
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 534
  • بازدید ماه : 802
  • بازدید سال : 2,335
  • بازدید کلی : 14,490