loading...
رویال
زهرا احمدی بازدید : 8 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)
خیلی پستی ارمان ... خیلی .. من خرو بگو چه فکرا که نمیکردم . نمیدونم اینجا میای یا نه نمیدونم اینجارو اصلن یادت هس یا نه ولی میخوام خودمو خالی کنم .. میخوام بگم از هر چی که نگفتم .. از هر چیزی که بغض شده و اشک نمیشه بیاد بیرون که راحت شم .یادته ؟ منی که به مغرور بودن معروف بودم غرورمو پیش تو که هیییچ ارزش نداشتی شکستم .. اون روزی که گفتی دیگه حوصلتو ندارم  منم دقیقا همین حسو بهت داشتم ولی نمیخواستم با زدن حرفم ناراحتت کنم . وقتی اون حرفو زدی یادته ؟ چند ثانیه نگات کردم . تو فکر این بودم که چیکار کنم ؟ دباره غرورمو بشکنم یا بزارم برم . هر چی فکر کردم دیدم راه دوم بهتره . رفتم . به خودمم قول دادم دیگه بهت فکر نکنم . ولی مگه کارات میذاشت ؟ تا اینکه امروز تو اون وضعیت دیدمت . از تو متنفر شدم که ارزش عشقمو نداشتی . از خودم متنفر شدم که چهار سال پای تو اشغال نشسته بودم . چیکارت کرده بودم ؟ بهت بد کرده بودم ؟ ازم بدی دیده بودی ؟ من که فکر نکنم ولی خب دلیلت واسه این کار هر چی بود به خودت مربوطه . منم از امروز میخوام بشم همون نوشین 4 سال پیش . همون نوشین که فکر میکرد عشق وجود نداره . عشق فقط یه دروغه . یه دروغ خیلی خیلی بزرگ . فقط بدون با این کارات خودتو نابود میکنی . خودت ضرر میکنی فقط همین


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 529
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 32
  • آی پی دیروز : 31
  • بازدید امروز : 338
  • باردید دیروز : 40
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 432
  • بازدید ماه : 700
  • بازدید سال : 2,233
  • بازدید کلی : 14,388