این مدت واقعا من کم پیدا شدم...
منو ببخشید...هنوز شرایط جوی اینترنتم مساعد نشده....
5شنبه جهیزیه ی خواهرمو بردیم و چیدیم تو خونشون....
خوشحال بودم براش...ولی همه برای من ناراحت بودن...بعضی رفتارا رو هم که می دیدم ناراحتم میکرد...
جاری خواهرم که میشد آبجی بعض ها(قراره اسمس ازش نبرم) اونجا بود...دوس ندارم ببینمشون...
روزه خوبی بود بد نبود کلا....
4شنبه 14 اسفند عروسیه آبجیمه...انشاالله خوشبخت بشن و روزی همه ی جوونا باشه...
دعام کن...
راستی اولین گام جهت پاکسازی انجام شد متوجه شدین؟؟؟/(سمت راست وبلاگم)