loading...
رویال

$34$

زهرا احمدی بازدید : 10 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)

اصلا دیگه نمیدونم چی بنویسم هیچ اتفاق خاصی واسم نمیفته که بنویسم فقط بی خوابی های شبانه

ام هستش  همش تکراری میرم مدرسه میام خانه یادوباره میرم طرح یاخانه هستم میخوابم ودرس

میخوانم کلا روزهام تواین خلاصه میشه امروزهم نمیرم طرح الان زنگ سرویسم زدم که نمیام اصلاحوصله

ندارم معده ام هم شدید دردمیکنه نمیدونم چرااینجوری شدم...قراربود بعدازظهربابچه هابریم بیرون هم

بگردیم هم یکم خرید کنیم که حالایکی ازبچه هانمیاد کلا کنسل شد ولی اگه کنسل نمیشد خیلی حال

میداد خدایی...

الان هم که تنها خانه هستم باباومامان سرکارن داداش هم که دانشگاه هستش ازمدرسه که برگشتم

تاالان پای نتم هنوزناهارم نخوردم به قول مامان میخوام معده ام هم دردنگیره ای خدااااااا ولی خدایی

اصلا میل چیزی ندارم که بخورم نمیدونم چرااینجور شدم میدونم مریض میشم ها ولی اصلا حوصله ندارم

این شب هاهم فقط باگریه خواب میرم اگه ی شب گریه نکنم بالشتم اینا تعجب میکنن دیه با گریه هام

عادت کردن اصلادست خودم هم نیستش خودش همینجور اشکام میاد نمیدونم چرا...

فعلاهم برم ناهار بخورم بعدش هم یکم تیوی نگاه کنم بعدش هم شاید گرفتم خوابیدم...خیلی خسته ام

دیشب هم دیرخوابیدم...

 


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 529
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 35
  • آی پی دیروز : 31
  • بازدید امروز : 414
  • باردید دیروز : 40
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 508
  • بازدید ماه : 776
  • بازدید سال : 2,309
  • بازدید کلی : 14,464